افسانه گل سـرخ

از آغاز تاریخ، گل سرخ بیش از همه گل ها در قلوب بشر جای گرفته و از وقتی که مردم از زیبایی درخشان گل، آگاهی یافته اند، گل سرخ یک سر و گردن از آنها بلندتر بوده است.گل سرخ میراث بزرگی از افسانه و تاریخ را به همراه دارد.این درختچه زیبا، میلیون ها سال قبل از به وجود آمدن بشر در روی زمین، زیسته و زیبایی و عطر را در همه جا گسترده است.
فسیل هایی که از شکوفه های گل سرخ در آرگون و کولورادو به دست آمده، محتملاً به 35 تا 70 میلیون سال قبل مربوط بوده است.
رزهای خشکیده ای که از ۳۰۰ سال قبل از میلاد از گورهای مصریان به دست آمده تصور می رود که نشان اولین آشنایی مصریان با گل سرخ باشد.مع هذا تحقیقات وسیع تر نشان می دهد که این گل بومی مصر نبوده، بلکه از آسیای صغیر به آنجا آورده شده است.تاریخ افسانه وار گل سرخ طی قرن ها توسط هنرمندان، صنعتگران، نویسندگان و درختکاران به وجود آمده که به وسیله این گل زیبا افسون شده اند و شرح فریفتگی شان را برای آیندگان نگه داشته اند تا از آن لذت ببرند.
از جمله شاعرانی که افسانه های اساطیری پیرامون گل سرخ در مدایح و ستایشگرها گفته اند، می توان به اثر اناکرئون قرن 6 میلادی شاعر غزلسرای یونانی پی برد و رونسازد شاعر فرانسوی، فرانسوادو مالحرب شاعر فرانسوی دربا،هنری چهارم و لوئی سیزدهم و بالاخره غزل های سلیمان را می توان نام برد.اپوله نویسنده لانتی در داستان خر زرین می گوید، چگونه به صورت آدم در می آید که گل سرخ می چرد.پیندار،شاعر غزلسرای یونانی، دیونیزیوس باکوس، گل سرخ را به رب النوع شراب یاد کرده است و در روم باستان،گل سرخ مطلقاً وابسته و تقدیم به دیونیزیوس باکوس و ونوس محسوب می گشت.برای مثال عید سالانه دختران شادی که در بهاران برگزار شده است، در این روز که متعلق به ونوس بوده است،درباریان کوچه و خیابان و باغها را با گل سرخ و مورد تزئین میکردند.در میهمانی ها جشن گل سرخ میگرفتند و همه جا را با این گل افسونگر میآراستند و از قدح ها شربت گل سرخ مینوشیدند، امپراطورها و همسرانشان روی تختخواب هایی از گل سرخ می خوابیدند و در حمام هایشان از عطر گل استفاده می کردند.در تراس( محلی بین یونان و ترکیه) گل سرخ به مانند سمبل ویژه خداوندی بوده است و در دوران تسلط رومیان در آن سرزمین، یکی از اعیاد دیونیزی باکوس، به نام روزالیا نام داشت.
افسانه هایی که درباره گل سرخ نقل شده، نسبت به سرزمین ها، نواحی، عادات و رسوم، فرهنگ ها و معتقدات مردم زیاد و متنوع است.
مسلمانان معتقدند که گل سرخ از قطره عرق جبین پیامبر به وجود آمده است.
بنا به افسانه ای گل سرخ در بهشت عدن به رنگ سفید بوده است و هنگامی که حوا آنها را بوسید رنگشان قرمز شده و تا به حال بدان رنگ باقی مانده است.
در افسانه های یونانی آمده است که گل سرخ از چند قطره خون افرودیت، الهه زیبایی و عشق که در اثر خار و خس ها جنایتکار مجروح گشته بود، به رنگ قرمز درآمده است.همچنین تعریف کرده اند که رنگ گل سرخ بر اثر خون ادونیس خدای زیبایی و جمال فینیقیان است که به وسیله خوک وحشی مجروح گشته و افرودیت او را به صورت گل شقایق نعمائی درآورده است.
گل سرخ را یونانی ها برای رومی ها به ارمغان آورده اند که مجذوب آن شدند و پرورش داده و گل های خوبی به بار آوردند.در ایام نرون استعمال تزئینی گل سرخ در جشن های رومی به حد دیوانه وار رسیده بود،چنانکه گویند نرون ۴۰ میلیون سسترن خرج تهیه گل سرخ برای یک میهمانی گل سرخ کرده بود.به طور کلی هر جایی که مراسم یا جشن رومی به طور خصوصی یا عمومی برگزار می شد، مشکل می نمود که گل سرخ جلب توجه نکند.گل سرخ را ۴۰ قرن قبل از میلاد در آسیا روی سکه ها می شناختند.شعراء، تاریخ نویسان، گیاه شناسان یونان باستان احساس خود را از گل سرخ در نوشته هایشان ثبت کرده اند..سافوی شاعره در ۶۰۰ سال قبل از میلاد مسیح لقب ملکه گل ها بر خود نهاد.
هومر درادیسه از گل سرخ در توصیف سپیده دم نام می برد و در ایلیاد به روغن گل سرخ اشاره می کند.شاعر حماسی سرای یونانی نیز فجر سحرگاهی را به مانند یک دختر جوان در حال پخش کردن گل سرخ نمایانده است.
کلیساهای رومی با روش استفاده رومیان از گل سرخ مخالفت کرده ولی به زودی آن را به عنوان نشانه تسلی جهت بازماندگان مرده ها پذیرفت.از آن موقع گل سرخ در مراسم مذهبی، نقاشی و نشان های کلیسایی و مجسمه سازی به کار می رود.
تابلوی “تولد ونوس” که توسط بوتیچلی نقاشی شده، افسانه ای را که مطرح می کند، این است که گل سرخ هنگام ظاهر شدن ونوس از دریا در نزدیک جزیره قبرس به وجود آمده است.در قرون وسطی، در باغ ها و دیرهای انگلستان، گل سرخ را برای مراسم و اجتماعات مذهبی پرورش می دادند و روی شیشه های رنگی پنجره های کلیساها، طرح ها و نقش های گل سرخ به چشم می خورد.پنجره مشهوری از این نوع در کلیساهای یورک مینستر امت اتحاد خانواده های یورک ولنکاستر بعد از جنگ زرها است.گل سرخ طلایی کلیسای روم از قرن چهاردهم باقی مانده است.رزهای ” رزساندی” به وسیله پاپ متبرک و گاهی به اشخاصی که در مذهب کاتولیک به مقام ارجمندی نائل شده بوده اند، سپرده می شود.
از اولین روزهای سلحشوری و قهرمانی، گل سرخ به عنوان نشان نجات خانوادگی نیم تاج ها، پرچم ها و سپرهای شوالیه ها و پادشاهان انگلیس نقش می شد.برخی از خانواده های سلطنتی انگلستان آن را به عنوان نشان اختیار کردند و هنوز هم نشان انگلستان است.گل های سرخ در عروسی ها، مراسم دفن، آیین اعطای نشان های لشکری، عطرسازی و پزشکی به کار می رفت.
رسم عاشقان بود که حلقه ای از گل سرخ ترتیب داده و به در خانه زن مورد پسند و علاقه شان می آویختند.
در مجموع می توان گفت در دوران قدیم، گل سرخ سمبل عشق، زیبایی و شادی محسوب می گشت، به طوریکه در داستان های کهن و قدیم هندی گل سرخ به منزله دلپذیری، خدای مهر ( خورشید) معرفی شده بود.اما پس از پیدایش مسیحیت این سمبل تغییر یافته و مادونا، مریم مقدس همیشه باکره، در افسانه های ونوس یونان که فراموش شده بود، جانشین گردید.گل سرخ نشانه پاکیزگی معرفی گردید و ماه ششم تقویم حیوانی، سنبله را به ماه مریم باکره تبدیل کردند که برابر ماه مه میلادی یا اردیبهشت شمسی است و در آغاز نیز ماه گل سرخ می گفتند.
در ایتالیا به عید بهاره،پانته کوت، که نزد یهودیان تحت عنوان روزی است که خداوند قوانین یهود را بر موسی پیامبر انسان نازل کرده است که به آن عیدالخمسین (عیدانعصره ) می گویند.مدتها به عنوان پاسکو آروزاتا شهرت داشت و بزرگان دینی مسیحیان، گل سرخ رزین را تغییر نام دادند و هم اکنون نیز زنان عابد و مقدسه های مسیحی میوه های خشک و قرمز گل سرخ را به نخ کشیده، همانند تسبیح با آن عبادت می کنند که آن را روزیه یا تسبیح دانه درشت گل سرخ می نامند.به تدریج گل سرخ ارزش و مقام خدایی دیرینه را از دست داده و از آن بیشتر در مراسم های تشییع جنازه استفاده می کنند و حتی در برخی نقاط آن را روی گورها می کارند و چه بسا در برخی از نوشته ها از ارتباط گل سرخ و مرگ سخن به میان آورده شده است.به عنوان مثال، در یک داستان ایرلندی اشاره دارد به اینکه اگر بیماری در خواب ببیند گل سرخ را همراه می برد، نشانه آن است که اجلش فرا رسیده و خواهد مرد.
در قرون وسطی، اروپاییان گل های بوته گل سرخ وحشی یا نسترن را شوم و نحس و شیطانی می پنداشتند.شاید این کج اندیشی از نوشته های مولنتوف ناشی شده باشد که می گوید: شیطان می خواست به آسمان ها دست یابد، برای به ثمر رسیدن این مقصود نردبانی از ساقه های نسترن ساخت و از آن نردبان شروع به بالارفتن کرد.